امّا قضاء حوائج مردم از حضرت امام رضا علیهالسّلام از اندازه و حساب بیرون است. حقیر بعضی از ارامنه را در طهران میشناختم که نذر امام رضا علیهالسّلام میکردند و خودشان به مشهد مشرّف میشدند و گوسفند یا قالیچه و یا طلائی را که نذر کرده بودند ادا مینمودند.
مرحوم محدّث قمّی میفرماید: مولّف گوید: که در کتب معجزات بخصوص کتاب «عُیون أخبار الرّضا علیهالسّلام» تألیف شیخ صدوق علیهالرّحمة کرامات و معجزات بسیار برای روضۀ مقدّسۀ رضویه علی مشرِّفها السّلام ذکر شده که ایرادش در این مقام مناسب نیست، با آنکه در هر زمان آنقدر ظاهر میشود که کسی محتاج به نقل وقایع گذشته نیست.1
و همچنین میفرماید: فقیر گوید: مبادا استبعاد کنی این مطلب را! همانا معجزات و کراماتی که از این مشاهد مشرّفه بروز کرده و به تواتر رسیده، زیاده از آنستکه إحصا شود. و در ماه شوّال گذشته سنۀ هزار و سیصد و چهل و سه (هجریۀ قمریه) در حرم مطهّر حضرت ثامنُ الائمّة الهُداة، و ضامنُ الاُمّة العُصاة، مولانا أبوالحسن علی بن موسی الرّضا صلواتُ اللَه علیه، سه نفر زن که هر کدام به سبب مرض فلج و نحو آن زمینگیر بودند و أطبّاء و دکترها از معالجۀ آنها عاجز شده بودند شفا یافتند. و این معجزات از آن قبر مطهّر بر همه واضح و آشکارا گردید مانند نمودار شدن خورشید در سماءِ صاحیه، مثل باز شدن در دروازۀ نجف اشرف بر روی عربهای بادیه؛ و به حدّی این مطلب واضح بود که نقل شد: دکترهائی که مطّلع بر مرضهای آن زنها بودند تصدیق نمودند، با آنکه در این باب خیلی دقیق بودند؛ بلکه بعضی از آنها تصدیق خود را بر شفاء آنها نوشتند. و اگر ملاحظۀ اختصار و عدم مناسبت محلّ نبود قصّۀ آنها را نقل مینمودم. و لَقَدْ أجادَ شَیخُنا الْحُرُّ الْعامِلی فی اُرْجوزَتِهِ:
بركات و كرامات مشهد امام رضا عليه السّلام پيوسته متّصل است